[نَ / نِ يِ مَ] (ترکيب وصفي، اِ مرکب) آبگينهء تراشيده. بلور تراش خورده: و از بغداد جامه هاي پنبه و ابريشم و آبگينه هاي مخروط و آلتهاي مدهون خيزد. (حدودالعالم).
کلمات مشابه