خانه
تبلیغات
نقشه سایت
تماس با ما
جستجوی پیشرفته
تبلیغات
معنی لغت آب کرده در لغت نامه دهخدا
آب کرده
[کَ دَ / دِ] (ن مف مرکب)محلول: قند آب کرده. || مذاب: قلعي آب کرده.
کلمات مشابه