خانه
تبلیغات
نقشه سایت
تماس با ما
جستجوی پیشرفته
تبلیغات
معنی لغت آسایش جو در لغت نامه دهخدا
آسایش جو
[يِ] (نف مرکب)آسايش جوي. آنکه آسايش طلبد. آنکه فراغت و کاهلي دوست گيرد.
کلمات مشابه