خانه
تبلیغات
نقشه سایت
تماس با ما
جستجوی پیشرفته
تبلیغات
معنی لغت آزاددارو در لغت نامه دهخدا
آزاددارو
(اِ مرکب) سلق جَبلي، و بيخ آن را حليمو گويند.
کلمات مشابه