[رَ] (اِ) اَرَش :شاعر که ديد به قدِ کاونجکبيهوده گوي و نحسک و بوالکنجکاز ...ن خر فروتر و پنج آرشمي برجهد سبکتر اَز منجک.منجيک.
کلمات مشابه