خانه
تبلیغات
نقشه سایت
تماس با ما
جستجوی پیشرفته
تبلیغات
معنی لغت آرام بودن در لغت نامه دهخدا
آرام بودن
[دَ] (مص مرکب) استراحت :
چنان دان که هر کس جهان را شناخت
در او جاي آرام بودن نساخت.فردوسي.
کلمات مشابه